سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میکده جنون-نوای مداحان اصفهان

بمون ماه خونه ، بمون آسمونم

که با تو بهارم ، که بی‌تو خزونم

میخوام باتو باشم ، همه لحظه‌هامو

بمون جون‌ حیدر ، بمون تا بمونم

 

همه‌ش میگی دارم میرم

واسه‌م عذابش ناتمومه

اون روز شوم و اتفاقاش

کابوسیه که روبرومه

یادمه که همه‌ش میگفتی

خوشبختی تو آرزومه

 

چی شد قرارمون قرارم

میبینی زهرا بی‌قرارم

من موندم و این خاطراتت

بگو چطور دووم بیارم

 

موندم که بین اون در و دیوار

چرا علیتو صدا نکردی

محسن که رفت تو هم که رفتی

گرمی خونه‌م رفت رو به سردی

 

«ای ‌وای ‌من ای‌ وای ‌من

زهرای من زهرای من»

 

@seyedrezanarimani

 

ز غم سیر سیرم ، ببین کردی پیرم

ازم رو نگیر که ، جون تو میمیرم

یادته که بعدِ ? خیبر هی میگفتی

ماشاالله به شیرم ، ماشاالله به شیرم

 

پاشو که پهلوون زمین خورد

انگار که قبر منو کندن

کجایی که ببینی خانوم

سلام میدم درو میبندن

هر جا که اسم تو رو بردن

فاتحه میدن و میخندن

 

شبا تا صبح من بیدارم

شبیه ابرای بهارم

همه‌ش میگم نمیره زهرا

بخواد بره من نمیذارم

 

علی نداره یار و غمخوار

کجا میری تنهاتر از یار

تو زندگی من چه‌جوری

بهت بگم خدا نگهدار

 

یادته اون روز محسنو کشتن

تو کوچه‌ها بازوتو شکستن

یادمه وقتی چهل تا نامرد

دستای من رو تو کوچه بستن

 

«ای ‌وای ‌من ای‌ وای ‌من

زهرای من زهرای من»

 

@narimani_matn

 

پاشو یار حیدر ، کس‌وکار حیدر

پاشو از تو بستر ، علمدار حیدر

پاشو ای پناهِ ، دل بی‌پناهم

نداره غمی تا ، تو رو داره حیدر

 

بیا و حیدرو حلال کن

فاطمه ای یاس کبودم

بیا و حیدرو حلال کن

اگه تو کوچه‌ها نبودم

بیا و حیدرو حلال کن

این روزا مأمور به سکوتم

 

یادمه اون روز توی کوچه

پشت سرم زمین میخوردی

دست منو که بسته دیدی

همونجا بود که جون سپردی

مهدی یزدانی زازرانی

 

یادته اون روز توی کوچه

یه‌دست به دیوار یه‌دست به پهلو

فقط میگفتی علی علی جان

یه بار نگفتی از درد بازو




تاریخ : پنج شنبه 95/12/12 | 6:12 صبح | نویسنده : مهدی یزدانی زازرانی | نظر

  • paper | فروش لینک | فروش بک لینک